سلبریتیهایی که ژست اعتراضی دارند و مشغول کارند
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۵۸۳۴۰
آفتابنیوز :
سینمای ایران هنوز از بحران کرونا بیرون نیامده بود که با بحران اجتماعی و سیاسی در جامعه مواجه شد و گیشهها که امید به رونق گرفته بودند، بار دیگر به محاق کسادی رفتند. حالا حال سینما چنان خراب است که گویی از کما گذشته و به حال احتضار درآمده. واقعیت این است که گیشه سینما صرفا به جیب و مال مردم مرتبط نیست، به حال آنها هم ربط دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این تاثیرگذاری البته در موازنه دوسویه رخ میدهد. به همان اندازهای که رخدادهای اجتماعی میتواند در افزایش میل به تماشای فیلم تاثیر بگذارد، میتواند منجر به کاهش میل به تماشای فیلم شده و اقتصاد آن را تحتالشعاع خود قرار دهد. در چند سال اخیر دو بحران طبیعی و اجتماعی، سینمای ایران را تا آستانه ورشکستگی کشاند. یکی پاندمی کرونا و دیگری اعتراضات و ناآرامیهای اجتماعی. دو عامل برونمتنی که با چالشهای درونمتنی سینما مثل بحران مخاطب که پیش از این وجود داشت گره خورد و سینما را در تراژیکترین نقطه تاریخی خود قرار داد. این تراژدی به جایی رسیده که نهتنها فیلمهای در حال اکران با سالنهای خالی از تماشاگر مواجه شدند که امکان اکران فیلمهای جدید هم ناممکن شده. درواقع خود تهیهکنندگان و صاحبان فیلم در شرایط موجود از اکران فیلمهای خود امتناع میکنند تا شرایط عادی برای نمایش فیلمشان فراهم شود.
سینمای بدون تماشاگر هم، سینمایمرده است که اکران بهترین فیلمها هم نمیتواند احیایش کند. با این حال این روزها اخباری دربارهی درخواست پروانه و پیشتولید و تولید تعدادی از محصولات بهطور رسمی و غیررسمی منتشر شده است؛ از کمدی کیانوش عیاری با بازی رضا عطاران و پژمان جمشیدی تا سریال سووشونِ نرگس آبیار با بازی هوتن شکیبا و سریال اکتور نیما جاویدی با بازی نوید محمدزاده، تا صدور پروانه برای غلامرضا موسوی و بهتاش صناعیها و.... اما حالا در این گزارش کافه سینما میخواهیم شما را با محصولاتی آشنا کنیم که این روزها در حال فیلمبرداریاند و یا تاکنون بههیچ عنوان خبری از تولیدشان منتشر نشده، یا رد بسیار کمرنگی از تولیدشان، حتا در جستجوی اینترنتی میتوان جست.
از جمله سریال سروش صحت که این روزها، یکی از نهادهای انقلابی پس از سالها اعلام کرد که برنامهی کتابباز با اجرای او را، آنها بنیان گذاشتهاند. محمدرضا تختکشیان، تهیهکنندهی سریالِ اوست. حمید فرخنژاد هم در حال بازی در سریالی ساختهی سجاد پهلوانزاده (تدوینگر "لاتاری" و "شیشلیک") است. گفته میشود محمدرضا مهدویان، مشاور این پروژه بهحساب میآید. همچنین مسعود جعفری جوزانی، در حال فیلمبرداری بهشت تبهکاران، با بازی امین حیایی است. علیرضا امینی هم در کار ساخت سریالی است بهنام قهوه ترک. سریالِ بهرنگ توفیقی هم با حامد بهداد و هومن سیدی جلوی دوربین رفته.
از همه جالب توجهتر و البته بیسروصداتر، پروژهی محمود کلاری است که دارد فیلمی با حضور مهران مدیری و هدیه تهرانی کارگردانی میکند. این پروژه، "آینه" نام دارد. پیمان معادی و هانیه توسلی هم بازیگران فیلمی هستند ساختهی مجیدرضا مصطفوی، که نام بامسمایی هم دارد: "بیسروصدا"! توسلی در سریالِ اکتور هم حضور دارد.
در روزهای اخیر، منیژه حکمت تهیهکننده و کارگردان سینما، از استوری گذارهای وقایع اخیر گفته بود که حالا جلوی دوربین پروژههای میلیاردی رفتهاند! همچنین در ماههای اخیر انتقاداتی از نهادها و ارگانهایی، چون فارابی مطرح شده که اگر در حال تولید پروژهای هستند، چرا اخبار آن را دقیق با رسانهها مطرح نمیکنند و در فضای عمومی با مردم در میان نمیگذارند. آیا عدم شفافیت در سینمای نفتی و انحصاری دچار قهر مخاطب ایران، بهتولید محصولات زیرزمینی انجامیده است؟! اینها بهجز پرسشهایی است که ابهامهای اقتصادی متعددی را دربارهی سازوکار صنعت سینمایی مطرح میکند. پروژههایی که با توجه بهمیزانِ هزینهها و سطحِ استقبالِ مردم، دیگر بهسود رسیدن حتا یک دانه از محصولاتاش در سال هم بعید بهنظر میرسد.
برای نمونه فیلم "بیرو" که از روز چهارشنبه یازدهم آبان روی پرده سینماها رفته، در دو روز نخست اکران تنها صد و سی و دو بلیت به فروش رسانده که در مجموع به فروش چهار میلیون و نهصد و بیست هزار تومان دست یافته است. "بیرو" از جمله فیلمهایی است که با حمایت مالی بنیاد فارابی وابسته به سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد ساخته شده است.
مشخص نیست ملاک فارابی برای حمایت از این فیلم چه بوده، فیلمی که نه درخشش جشنوارهای داشته نه فروش. وقتی فیلمی نمیفروشد یعنی مردم به تماشای فیلم نرفتهاند پس ساخت آن چه دلیلی دارد؟! "بیرو" نه موضوع استراتژیک دارد نه سازنده آن در ساختههای قبلی خود موفقیت خاصی به دست آورده بود، اما فارابی از طرف دیگر درخواست حمایت پروژههای فیلمسازان مستقل را رد میکند. الیگارشی حاکم بر فارابی و نتایج فاجعه بار آن تنها به "بیرو" خلاصه نمیشود و چندی پیش "پسران دریا" محصول فارابی به کارگردانی افشین هاشمی تنها هجده میلیون تومان فروخت!
امید معلم، فرزند علی معلم نیز در توئیتی نسبت به وضعیت سینمای ایران واکنش نشان داد و نوشت: سینمای ایران کاملا فروش گیشه فیلمهای خود را از دست داده است! در چنین شرایطی هنوز داریم پروانه ساخت میگیریم و فیلم تولید میکنیم! عجیب نیست؟ وقتی از اقتصاد مریض صحبت میکنیم دقیقا منظور چنین چیزی است!
مرسده مقیمی، نویسنده سینما، اما نظر متفاوتی دارد: یه سری از منتقدان سینمایی کارشون شده این که هی بیان و بگن آی چه نشستید که فلان هنرپیشه سرکاره! وا مصیبتا که داره کمدی هم کار میکنه! اینان که میخوان شرایط رو عادی جلوه بدن! من نمیدونم این چه حرف احمقانهایه؟ این هنرپیشهها با هر تفکر و عقیدهای قرارداد رسمی دارن و موظفن طبق قرارداد عمل کنن وگرنه کارفرما حتی میتونه دادگاهیشون کنه! این که طرف به چیزی که متعهد شده حالا چه کمدی چه تراژدی! عمل کنه هیچ ربطی نداره به اونی که از موقعیت فعلی استفاده میکنه تا رانتهای جدید بگیره! من نمیدونم با خراب کردن بازیگرا چی به اینا میرسه؟
منبع: سایت برترینهامنبع: آفتاب
کلیدواژه: سینما سلبریتی ها سینمای ایران فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۵۸۳۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
میدان شهرت در ایران
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، کتاب «میدان شهرت در ایران» اثر پژوهشی احسان شاهقاسمی (عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران) است. این پژوهش به بررسی نقش سلبریتیها در جامعه ایران میپردازد و به جنبههایی از این صنعت نوپدید در کشورمان اشاره دارد که تاکنون دیده نشده است.
این کتاب با مقدمه آرتور آسابرگر که یکی از بزرگترین استادان و پژوهشگران زنده علم ارتباطات در دنیا است، از سوی انتشارات پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی منتشر شده است. کتاب «میدان شهرت در ایران» در شانزدهمین جشنواره بینالمللی پژوهش فرهنگی در محور رسانه و ارتباطات بهعنوان اثر برگزیده معرفی شد.
سه فصل اول کتاب به توضیح تاریخچه شهرت در ایران، شالودههای شهرت، نقش صنعت شهرت در سلبریتیسازی و... اختصاص دارد.
در سه فصل دوم، به مسائلی همچون فمنیسم شهرت، نیکوکاری سلبریتیها و شهرت و دین پرداخته شده است.
در فصل ششم نشان داده میشود صنعت شهرت چگونه از عناصر دینی برای سلبریتیسازی استفاده میکند و چگونه مخاطبان و کاربران به مسیری کشانده میشوند که احساس کنند با سلبریتیها روابط صمیمانه شخصی و دوسویه دارند.
در فصل هفتم، نویسنده به مسأله مصرفگرایی و رابطه آن با شهرت پرداخته و نشان میدهد چگونه سلبریتیها بهصورت آشکار و نهان، مصرفگرایی را تبلیغ میکنند و چگونه این کار آنها در تضاد با ادعاهای زیست محیطی آنها قرار میگیرد.
فصل هشتم این کتاب به توصیههایی برای مدیریت فرهنگ شهرت اختصاص یافته است. این کتاب تلاش دارد به این سوالات پاسخ گوید:
فرهنگ شهرت از کجا پیدا شد و در ایران چه روندی را طی کرده است؟ رابطه شهرت و پول چیست؟ فضای مجازی چه کمکی به سلبریتیها کرده است؟ چرا نیکوکاری سلبریتیها زیانبار است؟ شهرت چه ارتباطی با فمنیسم پیدا میکند؟
آسابرگر در مقدمه کتاب «میدان شهرت در ایران» مینویسد: این کتاب به جنبههایی از این صنعت نو پدید در ایران اشاره میکند که تا کنون دیده نشدهاند. مطالب این کتاب کمک میکند که حتی مخاطب غیرایرانی هـم به جنبههایـی از شهرت در کشور خودش آگاه شود کـه تا کنون در پیش چشم او بوده و نمیدیده است، و شاید این را بتوان مهمترین امتیاز کتاب دانست.
شاهقاسمی، نویسنده کتاب میگوید از حدود ده سال پیش که مطالعه روی شهرت را آغاز کرده است، هر روز افراد بیشتری متوجه شدهاند مسأله شهرت مسئلهای مهم در فرهنگ ماست. اوایل کار، حتی جامعهشناسان بسیاری به او میگفتند مسأله شهرت در ایران چندان مهم نیست که ارزش پژوهشهای گسترده و ژرف را داشته باشد. رسانههای رسمی و غیررسمی ایران چندان مسأله شهرت را جدی نمیگرفتند و دانشجویان علوم انسانی کمتر این حوزه را حوزه مهمی برای انجام پژوهش و نگارش پایاننامه و رساله میدانستند. امروز که میلیونها نوجوان ایرانی عملا برای سلبریتیهای داخلی و خارجی بردگی میکنند، پژوهشهای بسیار بیشتر و بهتری در این حوزه انجام میشود.
بریدهای از کتاب «میدان شهرت در ایران» که گوشهای از این ابعاد ناپیدا را ملموستر بیان میکند به این شرح است:
«سلبریتیهای ایرانی معمولاً از اصطلاح «خراب شده» در توصیف کشورشان استفاده میکنند انگار این کشور ویرانهای است که لیاقت آنها را ندارد و آنها با بازگشت به این کشور یا ماندن در آن باید بر سرش منت بگذارند. هر وقت چنین اظهار نظرهایی را میشنوم سه نکته به ذهنم میرسد، نخست باید از دوگانه حکومت ملت پرهیز کرد حکومت هم بخشی از ملت است و برعکس. نمیتوان تصور کرد نیرویی اسرارامیز تعدادی غیرایرانی را از کشوری دیگر آورده است تا در جایگاههای مؤثر حکومتی قرار بگیرند و ایران را خراب کنند. دوم سلبریتیها هرگز نمیگویند که این خراب شده باعث بالیدن و موفقیت آنها شده است. سوم و از همه مهمتر، سلبریتیها هرگز توضیح نمیدهند که اگر ایران شایستگی آنها را ندارد چرا حاضر نیستند در جایی کار کنند که شایستگی آنها را دارد.»
احسان شاهقاسمی در سال ۱۳۵۷ در شهرستان رستم به دنیا آمد. کودکی را در نورآباد ممسنی، شیراز و تهران گذراند. در سال ۱۳۸۱ با مدرک کارشناسی مهندسی مکانیک از دانشگاه شیراز فارغ التحصیل شد و بعد از گذراندن دوره سربازی، در سال ۱۳۸۴ وارد دوره کارشناسی ارشد ارتباطات در دانشگاه تهران شد و تحصیلات خود را تا سطح دکتری در این دانشگاه ادامه داد. شاهقاسمی از سال ۱۳۹۴ به عنوان عضو هیات علمی در گروه ارتباطات دانشگاه تهران مشغول کارشد.
وی در دو دهه گذشته بیش از پنجاه کتاب را از انگلیسی به فارسی ترجمه کرده و دست کم چهار کتاب را به زبانهای فارسی و انگلیسی منتشر نموده است. مقالههای او در مجلات مهم منتشر شده است. از سال ۱۳۹۹ شاهقاسمی برای اولین بار درس مطالعات شهرت و هواداران را در ایران ارائه کرد. او پیش از آن یک دهه را صرف مطالعه و تحقیق درباره شهرت و رابطه آن با رسانهها کرده بود. در سال ۱۴۰۲ پژوهشهای او در قالب کتابی به نام «میدان شهرت در ایران» به وسیله پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی منتشر شد و به عنوان مهمترین منبع تدریس مطالعات شهرت در اختیار دانشگاههای مختلف قرار گرفت.
انتهای پیام/